قربانيان خاموش

اطلاعات بیشتر
مشخصات

جوامع بشري در حال حاضر با اين واقعيت غيرقابل انكار مواجه اند كه در چند دهه
اخير، آمار جرايم كودكان و نوجوانان روبه افزايش نهاده است . در ريشه يابي علل و
عوامل اين افزايش ، با جهات مختلفي مواجه مي شويم كه بنا به شرايط اجتماعي
سياسي، فرهنگي، اقتصادي، مذهبي موجود در هر جامعه، متفاوت مي باشد . بي -
توجهي والدين به تربيت فرزندان، اعتياد يا فساد اخلاقي والدين، طلاق، بي
اعتنايي به معنويت، فقر فرهنگي و اقتصادي ، ضعف مالي و اقتصادي، بيكاري،
ابتلا به مواد مخدر، آزادي بي ح د و حصر و بيبند و باري و ... مي تواند از عوامل
برجسته اين مهم به شمار آيد .ليكن متأسفانه نتيجه شوم اين عوامل گريبانگير
قاطبه افراد جوامع بشري مي باشد.در آستانه قرن 21 كه عصر رايانه، تسخير فضا و
فنآوري است، تحولات چشمگيري در شيوه برخورد با پديده جرم و مجازات به
عمل آمده كه نتيجه آن را نه تنها در ديدگاههاي متخصصين از جمله حقوقدانان ،
جرم شناسان، جامعه شناسان و روان شناسان مي توان ملاحظه كرد، بلكه در
مقررات بين المللي و قانونگذاري هاي داخلي كشورهاي جهان نيز مي توان پيدا
نمود. در تراوشات انديشه دانشمندان و قانون گذاران ملاحظه مي كنيم كه واكنش -
هاي اجتماعي عليه بزهكاران خردسال و نوجوان تغيير كرده است مجرم خردسال
يا نوجوان ، ديگر جرثومه فساد و محكوم به طرد از اجتماع نيست، بلكه مجرم،
علي الخصوص در خردسالي، فرد ناسازگار و يا بيماري پيش نيست كه نياز به
درمان دارد . در نظ ام جديد برخورد با پديده مجرمانه و بزهكاري كودكان و
نوجوانان، هدف، پرهيز از تنبيه و آزار و تحقير و توجه به كرامت انساني، تلاش در
بازسازي شخصيت بزهكار، اصلاح و تربيت و برگشت دادن او به يك زندگي سالم
است. زيرا از سويي، بزهكاري و خردسالان و نوجوانان بر خلاف بز رگسالان از
پليدي فكر و روح آن ها نشأت نمييابد، بلكه ناشي ازعوامل گوناگون تربيتي، بويژه
معلول سادگي و بي تجربگي آنانست . از سوي ديگر نوجوانان و كودكان به اقتضاي
شرايط سني و روح لطيفشان آمادگي بيشتري براي پذيرش تربيت و اصلاح دارند .